باز هم بارش باران غزل های دلم
باز هم دلشدگان وای دلم وای دلم
دل به دریا زدنش را به تما شا بشوید
آنکه طوفان زده بر ساحل دریای دلم
امواج خروشنده بین الحرمین !
ای حلقه عشّاق قطیع الکفین !
جانم بلب آمده ست از زخم و عطش
ما را بسپارید به سقای حسین"ع"
شاعر : پیمان آل ابراهیم
ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار
دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار
گیرایی می از نفس شعله ور توست
در هرم لب توست می ناب گرفتار
در پیش تو عشق مشق غیرت می کرد
غیرت به شجاعتت حسادت می کرد
از عرش خدا به کربلا آمده بود
با دست بریده ی تو بیعت می کرد
تو تا بودی حرم آسایشی داشت
و زینب خواهرم آرامشی داشت
نشد قولی دهی پایش نباشی
اگر از تو سکینه خواهشی داشت