امواج خروشنده بین الحرمین !
ای حلقه عشّاق قطیع الکفین !
جانم بلب آمده ست از زخم و عطش
ما را بسپارید به سقای حسین"ع"
شاعر : پیمان آل ابراهیم
امواج خروشنده بین الحرمین !
ای حلقه عشّاق قطیع الکفین !
جانم بلب آمده ست از زخم و عطش
ما را بسپارید به سقای حسین"ع"
شاعر : پیمان آل ابراهیم
ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار
دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار
گیرایی می از نفس شعله ور توست
در هرم لب توست می ناب گرفتار
در پیش تو عشق مشق غیرت می کرد
غیرت به شجاعتت حسادت می کرد
از عرش خدا به کربلا آمده بود
با دست بریده ی تو بیعت می کرد
تو تا بودی حرم آسایشی داشت
و زینب خواهرم آرامشی داشت
نشد قولی دهی پایش نباشی
اگر از تو سکینه خواهشی داشت
بس که دست دلبرم مشکل گشایی می کند
خلق می گویند این سقا خدایی می کند
گر چه از فرط گنه بیگانه گشتم با دلش
اوست دائم با دل من آشنایی می کند
نوای سینه فقط با ابالفضل است
یگانه صاحب پرچم فقط ابالفضل است
رایت اند همه خلق و پادشاه است او
بدان که مالک ما هم فقط ابالفضل است