پایگاه تخصصی شعرحضرت ابوالفضل علیه السلام

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعارحضرت ابوالفضل» ثبت شده است

خدا وقتی که احساس آفریده،

نشسته نسبتی خاص آفریده!

حسین بن علی را داده زینب(س)،

برای زینب(س)، عباس(ع) آفریده..!

غلام عباس(ع)


یا اباالفضل العباس (ع)


مهتاب  قبیله است وبالا قدم است...

فرزند على ست روى دوشش علم است...

حاشا که به چشم هاى اوخیره شوید...

این چشم که نیست ذوالفقار دو دم است

غلام عباس(ع)

جیره بندی شده است آب عمو میداند؟
کودک ما شده بی تاب عمو میداند ؟

نکند دورتر از اهل حرم گردد او
به تلاطم شود ارباب عمو میداند
غلام عباس(ع)


ﺷﺐ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﯿﻤﻪ ، ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍُﻓﺘﺎﺩ..

ﺩﻝ ﻋﺒﺎﺱ‏ ﺯ ﻏﯿﺮﺕ، ﺑﻪ ﺗﺐ ﻭﺗﺎﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ..


ﺟﺮﻋﻪ اﯼ ﺁﺏ ﻧﻨﻮﺷﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻋﻮﺿﺶ..

ﺩﻫﻦِ عالَمی ﺍﺯ ﻏﯿﺮﺕِ ﺍﻭ ﺁﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!

غلام عباس(ع)

در نگــاه تو بود قدر دو دنیـــا، روضه
مانده از نسل قدم های تو برجا، روضه

جیره ام را بدهید از قِبَل آتش دل
تا کنم با جگری سوخته  برپا، روضه
غلام عباس(ع)

ساقـی لب تشنه‌ی صهـبای عشق
وامدارِمَشکِ تـو ، دریـایِ عـشق
 
چشـم عـالم خیـره از سـربازیت
کَس ندارد همچو تو،سودایِ عشق
 
غلام عباس(ع)

باز هم بارش باران غزل های دلم

باز هم دلشدگان وای دلم وای دلم


دل به دریا زدنش را به تما شا بشوید

آنکه طوفان زده بر ساحل دریای دلم

غلام عباس(ع)

تو ماهی و از نور و صفا لبریزی

دریایی و در کام عطش می ریزی

دستان تو هر روز اگر قطع شوند

با نام علی "ع" دوباره بر می خیزی 

شاعر : سید اکبر سلیمانی

 

غلام عباس(ع)