پایگاه تخصصی شعرحضرت ابوالفضل علیه السلام

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدح حضرت ابوالفضل» ثبت شده است

ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار

دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار

گیرایی می از نفس شعله ور توست

در هرم لب توست می ناب گرفتار

غلام عباس(ع)


بس که دست دلبرم مشکل گشایی می کند

 خلق می گویند این سقا خدایی می کند

 گر چه از فرط گنه بیگانه گشتم با دلش

 اوست دائم با دل من آشنایی می کند

غلام عباس(ع)


نوای سینه فقط با ابالفضل است

یگانه صاحب پرچم فقط ابالفضل است

رایت اند همه خلق و پادشاه است او

بدان که مالک ما هم فقط ابالفضل است

غلام عباس(ع)


ای خداوند ادب، بنده ی عشق
کشته مهر و وفا، زنده عشق

ادب و عشق و وفا، مرهونت
همت و جود و سخا، مدیونت
غلام عباس(ع)

ای چشم تو بیمار ، گرفتار ، گرفتار

برخیز چه پیشامده این بار علمدار

گیریم که دست و علم و مشک بیفتد

برخیز فدای سرت انگار نه انگار

شاعر:فاضل نظری

غلام عباس(ع)


روضه خوانان بنویسند که آب آورده

مشکی از آب نه،از باده ی ناب آورده

مست کرده است زن و پیر وجوان را عباس

ساقی از علقمه انگار شراب آورده

غلام عباس(ع)

این کیست اینکه جلوه ی ایمان فاطمه است  

گفتم که جلوه،نه،که دل و جان فاطمه است

در کربلا حسین دگر را بروز داد

عباس رشد کرده ی دامان فاطمه است

غلام عباس(ع)


آب را گِل نکُنید

شاید از دور علمدارِ حسین

مشکِ طفلان بر دوش

زخم و خون بر اندام

غلام عباس(ع)