حرف دل آب را کجا می زد مشک
سرتا سر کربلا صدا می زد مشک
تیری آمد به قلب عباس (ع) نشست
چون طفل رباب دست و پا می زد مشک
شاعر : سعید حدادیان
چهره ی اهل حرم از غمت افروخته است
از بهم ریختگی ات دل من سوخته است
هر چه کردم نشد از خاک تکانت بدهم
تیر بدجور تنت را به زمین دوخته است
شاعر: محمد حسن بیات لو
دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب نام زیبای اباصالح و عباس یکی است