در نگــاه تو بود قدر دو دنیـــا، روضه
مانده از نسل قدم های تو برجا، روضه
جیره ام را بدهید از قِبَل آتش دل
تا کنم با جگری سوخته برپا، روضه
امواج خروشنده بین الحرمین !
ای حلقه عشّاق قطیع الکفین !
جانم بلب آمده ست از زخم و عطش
ما را بسپارید به سقای حسین"ع"
شاعر : پیمان آل ابراهیم
در پیش تو عشق مشق غیرت می کرد
غیرت به شجاعتت حسادت می کرد
از عرش خدا به کربلا آمده بود
با دست بریده ی تو بیعت می کرد
گدای او شدن ' زشتی ندارد
حساب اوسرانگشتی ندارد
گدایی کن که سقا دست به نقد است
چک عباس(ع) برگشتی ندارد ...
بس که دست دلبرم مشکل گشایی می کند
خلق می گویند این سقا خدایی می کند
گر چه از فرط گنه بیگانه گشتم با دلش
اوست دائم با دل من آشنایی می کند
نوای سینه فقط با ابالفضل است
یگانه صاحب پرچم فقط ابالفضل است
رایت اند همه خلق و پادشاه است او
بدان که مالک ما هم فقط ابالفضل است