پایگاه تخصصی شعرحضرت ابوالفضل علیه السلام

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر مدح حضرت ابوالفضل العباس» ثبت شده است

ببند گردن من را به پای زنجیرت

بیا بزن سر من را حلال شمشیرت

[ صلوات ]
غلام عباس(ع)

تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست

پس این فرات بود که با تو وضو گرفت

[ صلوات ]

غلام عباس(ع)

نگاهش کهکشان را تاب می داد

شب تاریک را مهتاب می داد

اگر یک دست در تن داشت عباس

تمام کربلا را آب می داد

شاعر : احمد سوسرایی

 

غلام عباس(ع)

دل من مست و پابست  ابالفضل (ع)
وفا گردیده سرمست اباالفضل(ع)
به یکتایی  حق این حرف حق است 
ستون آسمان دست ابالفضل (ع) 

شاعر : مهدی طهماسبی

 

غلام عباس(ع)

تو ماهی و از نور و صفا لبریزی

دریایی و در کام عطش می ریزی

دستان تو هر روز اگر قطع شوند

با نام علی "ع" دوباره بر می خیزی 

شاعر : سید اکبر سلیمانی

 

غلام عباس(ع)

ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار

دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار

گیرایی می از نفس شعله ور توست

در هرم لب توست می ناب گرفتار

غلام عباس(ع)


بس که دست دلبرم مشکل گشایی می کند

 خلق می گویند این سقا خدایی می کند

 گر چه از فرط گنه بیگانه گشتم با دلش

 اوست دائم با دل من آشنایی می کند

غلام عباس(ع)


نوای سینه فقط با ابالفضل است

یگانه صاحب پرچم فقط ابالفضل است

رایت اند همه خلق و پادشاه است او

بدان که مالک ما هم فقط ابالفضل است

غلام عباس(ع)